Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-03@21:59:31 GMT

بحران مخاطب در تئاتر کودک جدی است+ فیلم

تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۸۲۲۲۷

‍‍‍‍‍‍

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مریم کاظمی، کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در سال ۶۵ از هنرکده هنرپیشگی تحت نظر مصطفی اسکویی فارغ التحصیل شد. پس از آن تحصیلات عالیه خود را در دانشگاه تهران دنبال کرد و در سال ۷۱ مدرک کارگردانی و بازیگری را از دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران دریافت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی از سال ۸۵ تا کنون با تمرکز بر تئاتر کودک آثار متعددی دراین زمینه تولد کرده است. او موسس و سرپرست گروه تئاتر مستقل است و جوایز متعدد بازیگری، نویسندگی و کارگردانی از جشنواره‌های تئاتری و سینمایی را در پرونده هنری خود دارد.

در کارنامه کاری این بازیگر عضویت در هیئت مدیره انجمن کارگردانان، هیئت مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر، تدریس در دانشکده هنر‌های زیبا، دبیربیست و چهارم و بیست و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان را دارد.

وی در تئاترهایی، چون سی مرغ، سیمرغ، ارکستر زنان آشویتس، چکامه نخست، سفارتخانه، فاطمه عنبر، درد دل با سگ، توراندخت، چمدان، حسن سنتوری، خواب در فنجان خالی، گوشه نشینان آلتونا، و ... بازی کرده و تئاترهایی، چون خوابگردها، برج عقرب، شهود، گردونه، رویای ماه، دیو‌ها و آدم ها، کلوچه دارچینی، ماه پیشونی، غول بزرگ مهربان، شاهزاده خانم بد ترکیب، خاله مرجان و خروس، نمایش‌های یک پنجمک، خسیس، رویای شب تابستان، شاعت هشت در کشتی و آخرین نیز سیندرلا را کارگردانی کرده است.

کاظمی در فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی زندگی، مثل یک لبخند، گل کل و بلبل، کلاه قرمزی، جای خالی دریا، سلام کوچولو، این زمینی ها، گروه هفت، مزه خوب کودکی، و خداوند عشق را آفرید، می‌ترسم، پس دروغ می‌گویم، از کوچه‌های باران، ماهرخ، چند پله بالاتر، از سر نوشت، همسایه‌ها، داستان یک شهر، بچه‌های بهشت، سوران، آکتور و فیلم‌های سینمایی جاده عشق، بزرگ خیلی بزرگ، مرد کوچک، نیمه پنهان، خورشید، جامه دران و مسیر عشق ایفای نقش کرده است.

در ارتباط با آخرین کارگردانی مریم کاظمی برای نمایش سیندرلا که اجرایش اخیرا در تالار هنر به پایان رسیده و وضعیت تئاتر‌های کودک و نمایشنامه‌های آن با او به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

در ارتباط با مراحل تولید تا اجرای سیندرلا برایمان توضیح دهید، می‌دانیم که به اجرا رسیدن این اثر زمان زیادی برده است، درباره آن صحبت بفرمایید.

بله من چهار سال پیش قبل از اینکه نمایش‌های ساعت «هشت در کشتی» را به اجرا ببرم، در بروشور اجرا‌های گروهمان (گروه تئاتر مستقل) این نمایش را در بخش برنامه‌های آینده به همراه نمایش «علاء الدین» اعلام کرده بودم، «علاء الدین» را به مرحله تمرینات نهایی رساندیم و قرار هم بر این شد که نوروز سال گذشته اجرا کنیم، اما این اتفاق نیافتد و به سراغ رپرتواراجرا‌های قدیمی‌مان «شاهزاده خانم بدترکیب» و «غول بزرگ مهربان» در پردیس تئاتر تهران رفتیم، آن اجرا‌ها هم به خاطر اینکه مخاطبان ما بعد از مدت‌ها به سالن تئاتر آمده بودند، راضی کننده و خوب بود.

هفت کار آموزشی کودک و نوجوان هم در قالب جشنواره «این پنجمک» اجرا کردیم که در بدترین شرایط بیکاری روز‌های همه گیری کرونا بود، اما ما بیکار ننشستیم و ادامه دادیم، چرا که اعتقاد دارم تغییر در حرکت و استمرار اتفاق می‌افتد، هنرمندان تئاتر نباید دلسرد شوند و کار نکنند. «سیندرلا» هم قرار بود برای ایام نوروز اجرا شود، ولی تمرینات نمایش به خاطر شرایط خاص اجتماعی، عقب‌تر افتاد. ما مطمئن نبودیم که چه روی خواهد داد. ولی با دو کاری که در پردیس تئاتر تهران اجرا بردیم دلگرم شدیم که تماشاچی نمایش‌های کودک مشتاق صحنه است.

شنیدیم که سیندرلا تا به اجرا رفتن، گروه بازیگران و عواملش تغییر کرد. علت چه بود؟

بله ما در جریان تصویب متن و اجرای «سیندرلا» به سرعت گیر‌های نامرئی بر خوردیم، قدری پروسه مجوز متن طولانی شد که اصلا در طول عمر کاری پیش نیامده بود و انتظارش را نداشتم و همین باعث شد که تیم بازیگران هم در این مدت تغییر کنند. مجبور به جایگزینی شدیم و دیگر با چیدمان قبلی نمی‌توانستیم جلو برویم و در چیدمان جدید و با حضور رضا فیاضی، علی فروتن، حمید گلی و فرهاد شریفی، نقش‌های قبلی هم تغییرکرد. آقای فیاضی و شریفی عضو گروه بازی بودند ما سال‌ها با هم آشنا بودیم. با حمید گلی و علی فروتن هم اولین کار نمایشی کودک (ت مثل تئاتر) را نزدیک به سی سال پیش به کارگردانی آقای فیاضی بازی کرده بودم.

نمایش «سیندرلا» موزیکال، داستانی و عروسکی بود، قصه‌های فرعی و اصلی گوناگونی داشت همین‌ها نمایش را برای مخاطب کودک و نوجوان جذاب می‌کند وگرنه یک ماجرای مستقیم و تک بعدی به نظر من جذابیتی ندارد. از شانزده قطعه موسیقیایی هم در کار استفاده کردیم، البته نمایش‌های موزیکال قبلی که در زمینه کودک کار کرده بودم، عموما هفت یا هشت قطعه داشتند، اما در سیندرلا هشتاد درصد کار موزیک و حرکت است و برای هر بخش مشخص بود که کدام ترانه کجا و به چه صورت اجرا می‌شود و این تجربه خیلی خوبی برای ما محسوب شد.

نگرانی برای جذب مخاطب کودک ـ نوجوان نداشتید؟

واقعیتش را بخواهید تا چهار شب اول می‌گفتیم به خاطر سابقه نمایش‌های قبلی ممکن است مخاطبینی داشته باشیم، ولی پس از آن است که می‌شود فهمید آیا تماشاچی از کارمان خوشش آمده است یا نه؛ و خیلی غافلگیر شده بودیم، امیدوارم دایره مخاطبین ما گسترده‌تر هم شوند و در مکان‌های مختلف ما را دنبال کنند. زیرا معضل محل اجرا بسیار پیچیده است.

چند شب اجرا داشتید؟

با توجه به تغییرات مدیریت تالار هنر و اینکه از مدیریت قبلی به ما قول تک اجرا و ادامه اجرا‌ها در صورت استقبال را داده بودند خیلی ناامید شدم، وقتی فهمیدم هیچ ثباتی وجود ندارد و با شرایط غیر منتظره تنش‌زا مواجه شدم؛ بنابراین ما طبق جدول برنامه‌ریزی شده خودمان نتوانستیم پیش برویم. پلان اجرایی ما برای حداقل ۴۵ اجرا بود و با پشتوانه این تعداد اجرا من آنقدر هزینه کردم و تا اندازه‌ای امیدوار به بازگشت سرمایه هزینه شده بودم، ولی متاسفانه ما فقط ۳۴ اجرا داشتیم و یک اجرای ویژه خیریه هم برای نوجوانان کار را اضافه کردیم. در حالت عادی و شرایط روتین سال‌های قبل همه سی یا همین تعداد اجرا می‌کردیم، ولی خودمان را برای همان تعداد آماده کردیم. من آمادگی مواجه شدن با این شکست را نداشتم و خیلی ناراحت شدم.

شما جزو اجرا‌هایی از سالن‌های دولتی بودید که در کارشان سود لحاظ شده بود و به خاطر سولداوت شدن شرایط فروش خوبی داشت، آیا توانستید هزینه‌ها را جبران کنید؟

بله ما راضی بودیم دیگر بهتر از این نمی‌شد چرا که سالن پُر بود همه بلیت‌ها به فروش می‌رفت و ۹ درصد هم ارزش افزوده و ۵ درصد هم سهم سایت تیوال است و تخفیف‌هایی هم در بعضی موارد داشتیم.

حال امیدوارم کمک هزینه‌ای که مرکز هنر‌های نمایشی برای کارمان درنظر می‌گیرد، قابل توجه باشد چرا که هزینه‌ها خیلی بالا است من نزدیک به دویست و بیست میلیون تومان برای تولید کار هزینه کردم، چون خودم تهیه کننده‌ بودم و البته، چون عنوان تهیه کننده در تئاتر بی معنی است، این اسم را قید نمی‌کنم همیشه هم بعد تسویه گروه، دستمزد خودم و هزینه را بر می‌دارم.

نزدیک به ۴۸۰ میلیون فروش کردیم که برای سی و چهاراجرا در تالار هنر خوب است. ولی هزینه ساخت و ساز و دکور، خورد و خوراک و پذیرایی روزانه گروه، تجهیزات گریم، لباس و چیز‌های دیگر خیلی زیاد است. پیشتر اینطور بود که سالن‌های دولتی وسایل گریم، تجهیزات صحنه، مجریان گریم، و بخشی از تبلیغات را تامین می‌کردند، اما الان دیگر اینطور نیست. خیلی عجیب و باورنکردنی است و هیچ احساس مسئولیتی در این زمینه نمی‌بینیم.

من سی و چهار قرارداد با عوامل اجرایی بستم که تازه مبلغ کف دستمزد است، دیگر به پرداخت خودم به عنوان بازیگر، کارگردان و تامین کننده مالی نمی‌رسد و امیدوارم کمک هزینه مرکز بتواند بخشی از دستمزد من را جبران کند.

درباره شرایط تئاتر کودک برایمان توضیح بدهید الان چه وضعیتی در این عرصه در کشور داریم؟ آیا کار‌هایی تئاتری که برای کودک و نوجوان کار می‌شود کفاف این جمعیت این نسل را می‌دهد؟

این سوال زمانی درست بود که می‌گفتیم همه سالن‌ها پر هستند و دیگر جایی برای مخاطب نیست، وقتی همه سالن‌ها پر نیست و هنوز جا دارد که افرادی دیگر هم اجرا‌ها را ببینند، پس هنوز ظرفیت خالی داریم، ولی ما بی نهایت اطلاعاتمان در این زمینه کم است و محدود به چند کار تهران و مرکز شهر‌ها می‌شود، درحالی که بی نهایت تئاتر آزاد و کودک در سرای محله‌ها و فرهنگسرا‌ها برای بچه‌ها و خانواده‌ها حتی مهد‌های کودک و اجرا‌های صبح برای دانش آموزان اجرا می‌شود؛ بنابراین معتقدم که بحران تماشاچی داریم، یعنی سالن‌ها آنقدر که باید پر نشده که بگوییم نیاز داریم بیشتر کار کنیم و بیشتر اجرا بگذاریم. من مطمئنم همه فرهنگسرا‌ها در سطح تهران این تلاش را دارند ما فقط یک تالار هنر یا یک کانون پرورش فکری نداریم که مخاطبین این‌ها هم تهرانی‌ها هستند. ولی بی نهایت جا‌های دیگر هم هست در سرتاسر ایران و این پراکندگی برای تئاتر کودک و اینکه خانواده‌ها با توجه به آدرس محل زندگیشان انتخاب کنند، بسیار خوب است.

خود من در چند سال اخیر تلاش کردم که از مرکز به حاشیه‌ها بروم مثلا به سالن‌های دیگر غیر از مرکز شهر تا تماشاچی ا بیشتر و متفاوت‌تر شوند، ولی همیشه با مشکلاتی مواجه بودیم، همه کارگردان‌ها دوست دارند یک جا مستقر شوند، تا کم کم با تبلیغات مخاطب خود را در همانجا پیدا کنند و کم و زیاد کارهایشان هم دستشان بیاید. چون این امکان را نداریم آمار مخاطب هم دقیق در نمی‌آید، کمبود‌ها مشخص نمی‌شود. پس ما تا زمانی که مخاطب پشت درب‌ها نمانده نمی‌توانیم بگوییم که کمبود اجرا داریم.

نکته مهم این است که این روز‌ها مخاطب تئاتر کودک خیلی زیاد است و سلیقه‌شان هم متفاوت است، حتی کاری که شاید فکر کنید از نظر شما کیفیت ندارد، مخاطب خودش را دارد، کار کودک را خیلی نمی‌توان به لحاظ کیفی با بزرگسال مقایسه کرد، مثلا بین تماشاچیان نمایشی که استقبال زیادی شده تا نمایشی که کم استقبال بوده به لحاظ پسند تماشاچی شاید تفاوتی نباشد، این مسئولیت ما را بیشتر می‌کند که شاید باعث شود خیلی کارگردان‌ها به کیفیت هم توجه نکنند، چون تصور می‌کنند تماشاچی شان را که دارند، یعنی با یک دکور معمولی و داستان یک خطی و میزانس عادی بگویند که سالن پر می‌شود پس همین کفایت می‌کند.

پس به طور کلی درباره نمایشنامه‌های کودک نظرتان چیست؟

اگر به شرایط ایده آل تئاتر کودک توجه کنیم، قطعا متن خیلی در آن مهم است و نقطه ضعفی که در عرصه کودک و تئاتر ما وجود دارد این است. نکته دیگر اینکه سالن‌هایمان از این جهت اصالت و هویت ندارند که مثلا بگوییم این سالن برای بزرگسال است، سالن دیگر کودک یا نوجوان! از این جهت به استثنای تالار هنر، یا کانون پرورش فکری دیگر سالن‌ها اآماده و پذیرا نیستند، به همان نسبت هم نمی‌توانیم بگوییم متن مناسب چقدر داریم یا نداریم، متن‌های زیادی هستند که به اجرا نمی‌رسند، متن‌هایی هم داریم که چندین بار اجرا شدند بهرحال هر کارگردانی یک سلیقه‌ای دارد و چیزی را می‌پسندد.

مثلا من خودم متن‌های ساده را نمی‌پسندم که مثلا یک ماجرا را از ابتدا تا انتها دنبال کند. همیشه کار‌هایی را به اجرا می‌برم که پُر از خرده روایت و داستان‌های حاشیه‌ای باشد تا اینکه یک موضوعی را کلی پیش ببرد، یا اینکه مدام توصیه و نصیحت کنم که بچه چطور رفتار کند؛ بنابراین تم تربیتی را دنبال نمی‌کنم، ولی خیلی‌ها دنبال این دست کار‌ها برای کودک هستند تا براساس آن نمایشنامه بنویسند. به خاطر همین ما نمایشنامه زیاد داریم، اما داستان نداریم، نمایشنامه‌هایمان داستان ندارد همه می‌خواهند پیام و درس اخلاق بدهند وقتی اینطور می‌شود کار‌ها هم ضعیف می‌شود.

به طور مثال در کلاس بازیگری به هنرجو‌ها می‌گویم یک لیوان فرضی آب را در نظر بگیرید، چه ابعادی دارد. وقتی اضافه می‌کنم یکی تلخ یا یکی شور است در آغاز باعث گیجی آن‌ها می‌شود. وقتی به این حالت‌ها فکر می‌کنند دیگر ابعاد لیوان برایشان مهم نیست، به اندازه لیوان توجه نمی‌کنند. همین درسی می‌شود که اگر تمرکز بر قالب و شکل داشته باشند از بقیه چیز‌ها غافل می‌شوند. خیلی‌ها هم همینطور یادشان می‌رود که کار تئاتر پیام رساندن نیست این کار در کلاس درس باید انجام شود، من معتقدم ضمن اینکه شما در خلال کار پیامتان را هم می‌رسانید، اما به طور کلی نباید برای پیام تئاتر ساخت.

باید این را در نظر داشته باشیم که تئاتر و نمایش، اول صنعت سرگرمی است، اول باید کودک از یک کاری لذت ببرد، وقتی لذت نبرد پیام هم معنی ندارد. به خاطر همین هم ما با کار‌هایی مواجهیم که داستان ندارد یا داستان‌ها الکن است و نمی‌دانند چطور آن را تبدیل به درام کنند، الان من چند کار دیود وود یا هریس را اجرا کردم، نویسنده در جا‌هایی نقطه گذاری‌هایی کرده که بعد به آن‌ها جواب می‌دهد، کشف همه این‌ها جذاب است که چطور و از چه طریقی صورت می‌گیرد، ما اینطور داستان‌ها را کم داریم وگرنه بی نهایت نمایشنامه هر سال نوشته و چاپ می‌شود.

امسال تولید جدید هم خواهید داشت؟

خیر، به این زودی نه توانش را دارم و نه وقتش را، خیلی خسته هستم. به کار‌های کلاسی و باز اجرای سیندرلا یا کار‌های دیگرمان فکر می‌کنم.

بخش دوم این گفت‌وگو در شماره دیگری منتشر خواهد شد...

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: مریم کاظمی بازیگر تئاتر کارگردانی سیندرلا تئاتر کودک و نوجوان تئاتر کودک تالار هنر بی نهایت سالن ها اجرا ها کار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۸۲۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش میرجلال‌الدین کزازی به فیلم «مست عشق»

استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه‌پژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهره‌های فرهنگی، درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دست‌اندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که می‌خواسته‌اند کرد، کامدار بوده‌اند. توانسته‌اند به آن آماج‌ها و آرمان‌هایی که در سر می‌پرورده‌اند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلم‌هایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.

بیشتر بخوانید؛ پیش‌فروش بلیت «مست عشق» آغاز شد

او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره‌ مولانا و منش و کنش او داشته‌اند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دم‌های دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم می‌گذرد به راستی به گونه‌ای به او بازمی‌گردد زیرا اوست که سررشته‌ها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار باشکوه ، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.

کزازی درباره گفت‌وگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریاب‌تر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عام‌تر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفت‌وگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگی‌های بسیار پسندیده فیلم شمرده می‌شود اما زبان فیلم، شاید ناچار بوده‌اند من داوری نمی‌کنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید می‌خواسته‌اند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببیننده‌ای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.

کد خبر: 1229343 برچسب‌ها اخبار سینما

دیگر خبرها

  • واکنش میرجلال‌الدین کزازی به فیلم «مست عشق»
  • تمجید میرجلال‌الدین کزازی از «مست عشق»
  • بلیت‌فروشی «دوازده سی‌وشش» آغاز شد/ آغاز اجرا از ۲۵ اردیبهشت
  • اجرای عمومی تئاتر‌های جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • اجرای عمومی تئاترهای جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • «تهران ۲۰» به مطالبات مردم نزدیک‌تر می‌شود
  • عکس| جدیدترین عکس سجاد افشاریان در پشت صحنه تئاتر
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود